چطور استفاده بچه‌ها از وسایل الکترونیک را مدیریت کنیم؟(قسمت 6 دوره فرزندپروری)

 چطور استفاده بچه‌ها از وسایل الکترونیک را مدیریت کنیم؟(قسمت 6 دوره فرزندپروری)

استفاده ی افراطی از گوشی، تبلت و وسایل الکترونیک یکی از مهم ترین دغدغه های امروز والدین هست؛ البته استفاده از این وسایل فواید زیادی هم میتونه برای بچه‌ها داشته باشه اما آسیب‌های خاص خودش رو هم داره و ما گاها خانواده‌هایی میبینیم که از استفاده خیلی زیاد و اعتیاد گونه فرزندشون از وسایل الکترونیک شکایت دارن و نمیدونن چطوری میتونن این رو مدیریت کنن که بچه حداقل در زمانهایی که درگیر موبایل نیست بتونه به کارهای دیگش برسه. در مورد این مشکل خانواده‌ها باید چه کاری انجام بدن؟

برای خواندن قسمت پنجم این دوره اینجا کلیک کنید.

در این مقاله خانم زهرا پورکمالی مشاور کودک و نوجوان به این سوالات پاسخ خواهند داد.

اینکه ما الآن درگیر دنیای مجازی و فضای تکنولوژی الکترونیک هستیم و این داره پیشرفت می‌کنه یه واقعیته؛ پس ما با این قضیه به صورت جدی روبرو هستیم و نمیتونیم موبایل و فضای مجازی رو برای بچه‌ها حذف کنیم اما مهمه که اگه قراره بچه‌ها ازش استفاده کنن درچه شرایطی از این تکنولوژی استفاده کنن و از چه برنامه‌هایی استفاده کنن.

وسایل الکترونیک

مثلا ما میبینیم که یه بچه دو سه ماهه خیلی سر و صدا می‌کنه و مامانش هم برای اینکه آرومش کنه میاد و یه انیمیشن رو با تبلت به بچه نمایش میده و خب در این لحظه طبعا بچه آروم میشه و در اون زمان چشم و ذهن به این محرک‌ها عادت می‌کنه و حالا هرموقع مامان بخواد آرومش کنه یا میذارتش جلو تلویزیون یا انیمیشنی چیزی براش میذاره.

مدیریت

خب اینجا ما هیچ راه‌حل دیگه‌ای برای آروم شدن به فرزندمون یاد ندادیم؛ چون توی این سن رشد بچس که ما بهش یاد میدیم چطور خودش رو تنظیم کنه، چجوری هیجاناتش رو کنترل کنه؛ مثلا اگه ناراحته ناراحتیش رو بشناسه؛ چون وقتی ما سریع این احساس رو خاموش می‌کنیم و این گریه رو با انیمیشن خاموش کردیم و هیچ موقع بهش یاد ندادیم که این چیزی رو که تو داری احساس می‌کنی اسمش ناراحتیه، مثلا تو الآن سردته یا دلت درد می‌کنه، گوشت درد می‌کنه یا… ما این رو سریع با یه چیز دیگه جایگزینش کردیم.

افراطی

پس وقتی مثلا ما تو 6 ماهگی شروع می‌کنیم و الآن رسیدیم به 4،5 سالگی یا سن مدرسه و میبینیم بچه مدرسه که میره اصلا دوست نداره بازی کنه و بلد نیست بازی کنه، نمیتونه ارتباط بگیره و تو کلاس که هست اصلا قوانین رو نمیدونه و برای خودش میره و میاد یا… یکی از عللی که این رفتارها میتونه داشته باشه اینه که خیلی زود و خیلی زیاد به فضای مجازی دسترسی داشته و در واقع انقدر با این فضای مجازی بزرگ شده که فرصت اینکه بره ارتباط بگیره، با کسی بازی کنه، بره با کسی ارتباط بگیره و اگر اون یه واکنشی داشت به چه معنیه و…

خب یکی از عللی که والدین این رو در اختیار بچه‌ها میذارن اینه که خودشون خیلی درگیر هستن و خب حق دارن بالآخره هزینه‌ها خیلی بالاس و خودشون باید خیلی کار کنن و مشغله‌های زیادی دارن ولی این قضیه میتونه آسیب جدی به بچه‌ها بزنه مثلا توی روابط اجتماعیشون خیلی تاثیر داره.

یک اختلالی به نام سندروم صفحات الکترونیک به وجود اومده که بچه‌هایی که خیلی زیاد به گوشی و تلویزیون دسترسی داشتن و ازش استفاده کردن بعدها علائمی شبیه به اوتیسم پیدا کردن و نمیتونن درست حرف بزنن یا درست ارتباط بگیرن؛ حتی نمیتونن بازی کنن و دیگران براشون مهم نیستن و درگیر دنیا خودشونن.

یعنی اینقدر این مسئله جدی شده که داره تبدیل به یک بیماری میشه و ما باید خیلی حواسمون جمع باشه و این رو از یک جایی کنترلش کنیم.

حالا اینکه ما در چه سنی به بچه‌ها گوشی بدیم مهمه و اینکه تحت چه شرایط و قوانینی هم گوشی رو بهش بدیم خیلی مهمه؛ مثلا گاهی میبینیم یه پدری برای بچه 6،7 سالش گوشی خریده چون بقیه دوستاش داشتن و هی بهش میگفتن تو نداری و پدرش فکر کرده که داره سرخورده میشه؛ یعنی حس خود پدر نسبت به اینکه بچه من نداره خیلی بیشتر بوده و بعد دیده که بچش داره اذیت میشه رفته براش خریده بدون اینکه به این فکر کنه که عواقب این گوشی که همواره آنلاینه چی میتونه باشه.

حالا بچه رفته خطراتی که فضای مجازی داره و بعضا غیر قابل جبران هست رو هم تجربه کرده و بچه 8 ساله که میتونه بنویسه و بخونه و ویس بذاره، میتونه درباره هرسوالی که در ذهنش بوجود بیاد سرچ کنه و اطلاعاتی پیدا کنه که ممکنه اصلا متناسب با ظرفیت ذهنش نباشه و اینجاست که یک‌سری آسیب‌هایی به بچه‌ها وارد میشه.

خطرات فضای مجازی

از اینجا یه چیزایی شروع میشه که باید کنترلش کرد و کنترل اینها در بزرگسالی خیلی سخت میشه. بچه‌ها با این اطلاعات با افرادی ارتباط میگیرن که ممکنه آسیب‌ها خیلی جدی بهش بزنن؛ پس اگر ما میخوایم به بچه گوشی بدیم باید مطمئن بشیم که میتونه خودش رو کنترل کنه، دیگران رو میشناسه و میتونه نه بگه.

پس قبل از اینکه گوشی رو بهش بدیم باید اینا رو بهش یاد بدیم که مثلا تو باید بتونی نه بگی و از خطرات این فضا آگاه باشی؛ مثلا اگه یکی گفت بهش عکس بدی باید چی جوابش رو بدی یا اگه تو دایرکت ازت یه درخواستی کرد واکنشت باید چی باشه.

حالا اینا رو کی میفهمه؛ بچه 6،7 ساله کنجکاوه؛ حوصلش هم سررفته؛ کسل هم هست و یکی که بهش یه حرفی رو میزنه دوست داره بره حرف بزنه و چت کنه و حتی نوجوونها هم همینن.

کسل

پس ما باید این قضایا رو ببینیم و حالا وقتی میخوای به بچه گوشی بدین ترجیحا تا سن 12،13 سالگی گوشی شخصی به بچه ندین مثلا گوشی ما باشه یا اگر تبلتی بهش میدیم رمزش رو ما بدونیم و و هرچند وقت یبار چکش کنیم؛ یا از اپلیکیشن‌های محدودکننده استفاده کنیم که اجازه دسترسی به برخی سایت‌ها رو نمیده.

اگر هم از فضاهای چت گروهی یا بازی استفاده می‌کنه هم روی گوشی ما باشه تا بدونیم داره چیکار می‌کنه و یک زمان مشخصی هم برای استفاده از این گوشی وجود داشته باشه تا تایمی که ازش استفاده می‌کنه مشخص باشه؛ البته همه اینها با انعطاف‌پذیریه.

مثلا توی دوران کرونا چون بچه‌ها زمان خیلی زیادی توی خونه بودن می‌گفتیم بچه‌ها مثلا قبل از مدرسه میتونن یک ساعت از گوشی استفاده کنن چون زمان زیادی توی خونه هستن و نمیتونن پارک برن یا بیرون برن و خیلی فضا براشون محدود شده در این زمانها میتونیم این تایم استفاده از گوشی رو بیشتر کنیم مثلا به دو ساعت افزایشش بدیم.

گوشی

مثلا ما میگیم خیلی بچه‌ها تلویزیون نبینن اما گاها میبینیم یه بچه‌ای هیچ تفریح و بازی دیگه‌ای بلد نیست و دائما پای تلویزیونه و طبیعتا این بچه ارتباط اجتماعی خوبی نداره، خیلی تو خودشه و دائما با این شخصیت‌های کارتونی تصویرسازی می‌کنه، تو واقعیت زندگی نمی‌کنه و خیلی ارتباط نمیگیره و تمام اینها بخاطر استفاده خیلی زیاده و اینکه توی این فضا ارتباط والدین باهاش کم بوده و بچه رفته سمت مثلا تلویزیون و وارد این فضا شده.

پس زمانی که براش گوشی شخصی تهیه می‌کنیم مهمه که قبلش قوانین رو براش مشخص کنیم مثلا زمانی که اجازه داری از گوشی استفاده کنی یا شب موقع خواب دیگه نباید گوشی دستت باشه.

این قوانین اگر از قبل شروع بشه بعد که نوجوان شد کنترل کردنش خیلی راحتتره و اینکه حداقل تا سن نوجوانی بچه من آسیب ندیده. ما الآن بچه‌هایی داریم که 8 سالشونه و داخل فضای مجازی توسط بعضی افراد آسیب دیدن و الآن هم میترسن و هم دلشون میخواد که دوباره تو این فضا باشن. این ضایعه جبرانش خیلی سخته.

یه زمان شما میبینین یه نوجوانی زمان زیادی رو پای گوشی میگذرونه و دیگه پدر و مادر نگران میشن که مشق‌هاش رو نمینویسه و هیچ کار دیگه‌ای نمی‌کنه و از مدرسه که میاد مستقیم میره پای گوشی تا آخر شب و شبام دیر میخوابه. دیر میاد سر سفره، اصلا با ما غذا نمیخوره، با ما مهمونی نمیاد و…

موبایل

یه سری از این مسائلی که بخاطر جدایی از گوشی پیش میاد بخاطر خود نوجوانیه یعنی نوجوان دوست داره بیشتر تو خودش باشه؛ دوست داره یه زمان‌هایی توی اتاق خودش باشه و کسی هم مزاحمش نشه؛ دوست داره که بیشتر با همسالانش ارتباط داشته باشه و اینکه ما دائم بهش گیر بدیم که چقدر چت می‌کنی یا چقدر حرف میزنی قرار نیست مسئله رو حل کنه یا اینکه مدام گوشی رو ازش بگیریم چون درسش ضعیف شده یا به هر علت دیگه‌ای.

یه مورد دیگه‌ای که تحقیقات جدید ثابت کرده اینه که بچه‌ها چون الآن عمده فعالیت‌هاشون توی گوشیه؛ دوست‌هاشون توی گوشیه، بازی‌هاشون توی گوشیه، عکساشون توی گوشیه و درکل چیزایی که خوششون میاد توی گوشیه؛ اگر شما بیاین گوشی رو ازشون بگیرین احساس می‌کنن دیگه هیچی ندارن و چون دیگه هیچی ندارن با شما وارد جنگ میشن؛ یعنی پرخاشگری می‌کنن، حرفتون رو قبول نمی‌کنن، درس نمیخونن و انگار خودشون رو میزنن به یه حالت بیخیالی که برای شما تهدید کننده هست.

پرخاشگری

پس بهتره که در این موارد این‌جوری واکنش نشون ندیم که بخوایم گوشی رو بگیریم؛ در این مواقع چیزی که تاثیرگذاره اینه که اینقدر ما رابطمون با کودک یا نوجوانمون خوب باشه که اگر انتظاری ازش داریم، او میتونه این رو بشنوه.

آرامش

مثل اینکه فکر کنین پدر و مادر یه جزیره‌ان پر از طلا اما تا زمانی که یک پل به این جزیره وجود نداشته باشه این طلا قابل دسترسی نیست و این پل اینجا برای پدر و مادر و نوجوان ارتباطه؛ تا زمانی که پدر و مادر و نوجوان باهم ارتباط نداشته باشن و نتونن دنیا رو از دید اون درک کنن نمیتونن چیزی که دغدغه و نگرانیشونه رو به کودک یا نوجوانشون بگن.

توی این مورد استفاده از گوشی موضوع دیگه‌ای که میبینیم اینه که بچه‌ها بجز مدرسه و مثلا یه کلاس زبان که اون هم خودشون نمیدونن چرا دارن میرن؛ دیگه هیچ دغدغه و نگرانی ندارن؛ هیچ مسئولیت یا تفریح دیگه‌ای که براشون تعریف شده باشه و دوست داشته باشن ندارن.

تفریحات هم باید چیزی باشه که اونا دوست دارن نه چیزی که ما دوست داریم؛ مثلا اگه من بعنوان یه پدر تفریحم اینه که برم روستا و یه کاری انجام بدم این قرار نیست برای فرزندم هم تفریح به حساب بیاد؛ شاید اون دوست داشته باشه بره سینما یا یه فعالیت هیجانی رو تجربه کنه؛ پس بهتره همیچین تفریحاتی رو تو برنامه بچه‌ها و نوجوان‌ها بگنجونیم چون هرچقدر استفاده بچه از این فضا کم بشه هم تاثیرگذاره.

تفریح

یعنی اینکه دغدغه دیگه‌ای براش ایجاد کنیم، یه مسئولیت دیگه بهش بدیم؛ یه کاری که فکر کنه خودش میتونه انجامش بده و باید از پسش بربیاد. با این موارد میتونه استقلال و توانایی خودش رو نشون بده.

در کل میخوام بگم ما الآن با فضای مجازی و پیشرفت تکنولوژی روبروییم پس نمیتونیم اون رو حذف کنیم یا از بچمون بگیریم.

این قسمت ششم از مجموعه نه قسمتی آموزش فرزندپروری بود که توسط مجموعه دانزی آماده شده است. ما در دانزی همه آن چیزی که برای آینده فرزندتون نیاز دارین رو در اختیارتون قرار میدیم. برای مطالعه قسمت‌های بعدی این مجموعه که در آنها به برخی دیگر از مشکلات شایع والدین در فرزندپروری پرداختیم اینجا کلیک کنین.

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.