چطور بچه‌هامون رو تنبیه یا تشویق کنیم؟(قسمت 9 دوره فرزندپروری)

 چطور بچه‌هامون رو تنبیه یا تشویق کنیم؟(قسمت 9 دوره فرزندپروری)

موضوع دیگه‌ای که دغدغه خیلی از والدین هست مسئله تنبیه و تشویق کردن بچه‌ هست؛ اینکه کجا لازم هست بچه‌ها تنبیه بشن و این تنبیه باید به چه میزان باشه و کجاها تشویق بشن و این تشویق به چه صورت باشه که بتونه اثربخشی داشته باشه.

برای خواندن قسمت هشتم دوره اینجا کلیک کنید.

در این مقاله خانم زهرا پورکمالی مشاور کودک و نوجوان به این سوالات پاسخ خواهند داد.

تنبیه و تشویق مسئله مهمیه برای اینکه رفتاری که فرزندمون انجام میده و مورد تایید ما هست ادامه پیدا کنه.

تشویق

اول ببینیم تشویق و تنبیه به چه معنیه؟

تشویق به این معنیه که ما یه کاری انجام بدیم که این رفتار خوب بچه ادامه پیدا کنه و تنبیه به این معنیه که ما یه کاری انجام بدیم که اون رفتاری که بده کاهش پیدا کنه.

همیشه تشویق مقدم بر تنبیه هست یعنی ما اول تعیین می‌کنیم که قوانین چیه و ما چه انتظاری داریم مثلا من انتظار دارم که از این ساعت تا این ساعت مشقات رو بنویسی و اگه نوشتی میتونی یه ساعت تلویزیون تماشا کنی؛ پس اول تشویقه.

حالا اگه انجام نداد میریم سراغ تنبیه.

تنبیه

اما این هم مهمه که اگر بار اولی هست که داره این رفتار اشتباه رخ میده؛ ما همون بار اول تنبیهش نمی‌کنیم و اگر بخاطر یه کار خوبی که انجام داده یه امتیازی گرفته حالا بخاطر بار اول ما نمیایم اون امتیاز رو پس بگیریم و بازهم تشویقش می‌کنیم؛ برای بار اول تنبیهش نمی‌کنیم.

تشویق اینجوریه که ما باید چیزی رو بخاطر کار خوبی که انجام داده به بچه بدیم که موردعلاقه خود کودک باشه؛ یعنی نگیم چون این کار رو من دوست دارم حتما او هم دوست داره؛ مثلا بگین اگه تکالیفت رو نوشتی آخر هفته میریم شهربازی.

تشویقی که دارین انجام میدین هم باید متناسب با کاری که انجام داده باشه مثلا اگه فقط تکلیفش رو نوشته و ما بریم براش دوچرخه بخریم یا کل معدلش خوب شده ما یه مدادرنگی براش بخریم اینا اصلا متناسب نیست.

پس تشویق باید هم موردعلاقه بچه باشه و هم با کاری که انجام داده متناسب باشه.

علاوه بر اینها تشویق باید متناسب با سن و روحیه کودک هم باشه؛ مثلا ممکنه برای یه بچه پنج ساله همین که مادرش اون رو ببوسه کافی باشه ولی نوجوان این رو دوست نداره و خوشش نمیاد یا خجالت میکشه که مامانش بوسش کنه؛ هرچیزی که نوجوان دوست داره باید بهش بدیم مثلا ممکنه برای او پول جذاب باشه.

البته ما تو تشویق‌ها خیلی به سمت موضوعات مالی نمیریم و بیشتر از موارد حرکتی یا تحسین مثل یه آفرین یا اوکی دادن استفاده می‌کنیم که حس خوبی بهشون بده که یعنی والدینم قبول کردن که چقدر این کارم خوب بوده و نوجوان احساس توانمندی پیدا می‌کنه.

خیلی مهمه که تشویق بلافاصله اتفاق بیفته؛ بخصوص برای بچه‌هایی که حواس‌پرتی دارن یا بیش‌فعالن؛ باید تشویق سریع اتفاق بیفته.

مثلا اینکه شما بهش قول دادی که اگه مشقات رو نوشتی من فلان کار رو می‌کنم اما بعد از دوسه روز تشویقش کنی؛ او اصلا متوجه نمیشه که این تشویق برای چی بوده و اینجا توانایی اون تشویق برای تقویت اون کار خوب از بین میره و باز شما باید دائم تاکید کنین که بشین مشقات رو بنویس یا یه تشویق دیگه درنظر بگیرین.

در مورد تنبیه من باز تاکید می‌کنم اول تشویق هست و بعد تنبیه چون اگه این اتفاق نیفته بچه‌ها دیگه براشون هیچی مهم نیست؛ مثلا یه موقع مامان میاد میگه من هرکاری تونستم کردم؛ هم زدمش، هم گوشی رو ازش گرفتم اما او رفته تو اتاقش نشسته و هیچی براش مهم نیست.

خب طبیعتا یه جای کار مشکل داره و اونم اینه که ما قبل از اینکه شروع به تنبیه کنیم باید با بچمون ارتباط داشته باشیم و وقتی ارتباط والد با کودک مختل بشه تشویق و تنبیه هیچکدوم روی کودک تاثیری ندارن.

پس اول باید روی این زمینه کار کنیم؛ برای اینکه بیشتر بتونیم باهاش ارتباط بگیریم راه‌هایی هست مثلا زمان بیشتری براش بذاریم یا سعی کنیم یه سری کارها رو باهم انجام بدیم و…

تنبیه هم مثل تشویق باید بلافاصله انجام بشه تا کودک بدونه چرا تنبیه شده و باید متناسب با عمل کودک باشه.

اول باید تعیین کنیم که تنبیه چیه؛ یعنی تو درقبال چه کاری قراره چه تنبیهی بشی؛ اینکه مثلا تو هرکار اشتباهی می‌کنی من بیام گوشی رو ازت بگیرم، یه حس لجبازی و اینکه من همیشه در ارتباط با مامانم باید برم تو حالت دفاعی ایجاد می‌کنه. براش شفاف نیست که هرکاری که می‌کنه قراره براش چه پیامدی داشته باشه.

قبل از اینکه شروع به تشویق یا تنبیه کنیم باید این رو در نظر داشته باشیم چی چه تشویقی یا چه تنبیهی داره و اینکه یک‌ سری تنبیه‌ها هست که نمیتونیم انجام بدیم مثل اینکه من دیگه مامانت نیستم؛ میرم دیگه برنمیگردم یا اصلا میکشمتا؛ اینجا بچه میدونه که این اتفاق نمیفته اما تنها اثری که داره اینه که براش اضطراب ایجاد می‌کنه و میترسه.

گاهی ما میبینیم که بچه مدرسه نمیره یا سختشه بره مدرسه و این بخاطر اینه که قبلا تو دعوا مامان گفته که حالا که اینقدر اذیت می‌کنین من یه روزی از این خونه میرم و وقتی بررسی می‌کنیم که دقیقا چه اتفاقی افتاده میبینیم که اون نگرانه که نکنه بره مدرسه و بعد که خونه میاد مامانش نباشه.

پس سعی کنین تو این چیزاییم که میگین تاجایی که امکان داره حواستون باشه که از چه کلماتی استفاده می‌کنین؛ البته گاهی هم ممکنه ناخودآگاه و بدون اینکه کنترلی داشته باشین تو عصبانیت همچین چیزی رو بگین اما بعدش باید برگردین و بگین که مگه میشه من برم یا بچه‌هام رو ول کنم و سریع این چیزی که گفتین رو اصلاحش کنین چون اگه تو ذهن بچه‌ها بمونه اضطراب ایجاد می‌کنه.

این قسمت نهم از مجموعه نه قسمتی آموزش فرزندپروری بود که توسط مجموعه دانزی آماده شده است. ما در دانزی همه آن چیزی که برای آینده فرزندتون نیاز دارین رو در اختیارتون قرار میدیم. برای مطالعه سایر قسمت‌های این مجموعه که در آنها به برخی دیگر از مشکلات شایع والدین در فرزندپروری پرداختیم اینجا کلیک کنین.

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.