هوش هیجانی کودکان چیست و چه اهمیتی برای کودکان دارد؟

 هوش هیجانی کودکان چیست و چه اهمیتی برای کودکان دارد؟

هوش هیجانی کودکان چیست و چه موقع می‌توانیم بگوییم که کودک ما دارای هوش هیجانی بالا یا پایینی است؟ در این مقاله در دانزی یک راهنمای کامل در مورد هوش هیجانی در کودکان را برای شما آماده کرده‌ایم. با ما همراه باشید.


هوش هیجانی کودکان چیست؟

ممکن است فرزند شما با نوشتن تکالیف ریاضی مشکل داشته باشد و به جای فریاد زدن و تسلیم شدن، به شما بگوید که از حل کردن مسائل ریاضی ناامید شده است، اما در نهایت برای حل این موضوع از شما کمک می‌گیرد. یا فرض کنید که دوست فرزند شما برای شنیدن یک اخبار ناراحت‌کننده، غمگین شده است و برنامه خودش را برای رفتن به پارک با فرزندتان را لغو می‌کند. در این زمان فرزند شما به جای لجبازی و غرغر کردن در این شرایط تلاش می‌کند که یک برنامه دیگر برای خودش تنظیم کند. 

شاید به نظر شما این رفتارها، چندان مهم به نظر نرسند؛ اما آن‌ها نشانه‌هایی از مهارت‌های هوش هیجانی کودکان هستند. این نوع هوش با تست‌های (IQ‌) اندازه‌گیری نمی‌شود؛ اما برای مقابله با چالش‌ها، واکنش‌های موفقیت آمیز در موقعیت‌های مختلف، فوق‌العاده است. هوش هيجانی به ما کمک می کند تا بتوانيم با افراد اطرافمان ارتباط موثرتر و مثبت‌تری نيز داشته باشيم. 

توصیههوش هیجانی، توانایی هوشمندانه درک احساسات خودمان و دیگران است که این توانایی شامل توجه، درک و مقابله با احساسات با روشی موثر می‌باشد. 

به طور کلی، هوش هيجانی از 5 جنبه مختلف قابل بررسی است که عبارتند از:

  • خودآگاهی: زماني که کودکان می دانند در يک زمان خاص چه احساسی دارند و می دانند خلق و خوی آن‌ها چگونه بر روی ديگران تاثير می گذارد. 
  • خودتنظيمی: زماني که افراد می توانند واکنش خودشان را نسبت به احساساتی که دارند، کنترل کنند. اين کودکان می توانند قبل از انجام هر کاری و نشان دادن واکنش، انگيزه و عواقب احتمالی را در نظر بگيرند. 
  • انگيزه: زمانی که افراد علی رغم داشتن احساسات منفی و منحرف کننده، می‌توانند به هدف خودشان برسند و به سمت آن حرکت کنند. 
  • همدلی: زمانی که کودکان بتوانند احساسات دیگران را نیز درک کنند. 
  • مهارت‌های اجتماعی: زمانی که کودکان می‌توانند روابط اجتماعی خودشان را مدیریت کنند. چون آن‌ها می‌دانند که چه نوع رفتاری با واکنش مثبت دیگران مواجه می‌شوند. 
کودکان با هوش هیجانی بالا

اهمیت هوش هیجانی در کودکان چیست؟

به چالش‌هایی که ممکن است فرزند شما هر روز با آن روبرو شود، فکر کنید. ممکن است فرزند شما قادر به انجام کارهایی نباشد که دیگران آن‌ها را به راحتی انجام می‌دهند. به طور مثال، ممکن است فرزندتان خیلی سخت درس بخواند، اما در نهایت نتواند نمره خوبی کسب کند. او ممکن است از تفاوت یادگیری خودش با دیگر دوستان خود، خجالت بکشد و حتی از اینکه بخواهد از دوستان و معلم خودش درخواست کمک کند، بترسد. 

توصیهیکی از نقش‌های کلیدی هوش هیجانی، شکل دادن به نحوه پاسخگویی کودکان به چالش‌هاست. اگر فرزند شما در یادگیری با دیگران متفاوت است، هوش هیجانی می‌تواند مانند ردیاب به او کمک کند تا مسیر خودش را در کنار موانع و به سمت موفقیت‌ها پیدا کند. 

این راهکار به کودک شما اجازه می‌دهد تا موقعیت‌های مختلف را بررسی کند و راهی برای حل آن‌ها پیدا کند. 

فواید و مزایای هوش هیجانی در کودکان

اگر تا به حال مطلبی را در مورد پیشرفت در محل‌کار خوانده‌اید، احتمالا می‌دانید که افراد با هوش هیجانی بالا احتمال استخدام شدن بیشتری نسبت به سایرین دارند. این افراد بیشتر از دیگران در محل کار خودشان، ارتقا می‌گیرند و پیشرفت شغلی بیشتری دارند.

 هوش هیجانی، توانایی شناسایی و تنظیم عواطف خود و درک احساسات دیگران است.

توصیه هوش هیجانی بالا، می‌تواند باعث کاهش استرس، خنثی کردن تعارض و بهبود رضایت شغلی شود. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، پتانسیل خوبی در برابر افزایش بهره‌وری یک تیم و حفظ کارکنان در محیط‌های شغلی نیز دارند. 

همه موارد ذکر شده، می‌توانند فوایدی برای کسب موفقیت کودکان با هوش هیجانی در موقعیت های مختلف اند بالا باشند. بنابراین، هوش هیجانی کودکان، مزیت‌ها و فواید زیادی دارد که عبارتند از:

خودآگاهی بیشتر

خودآگاهی، توانایی شناخت احساسات، محرک‌های عاطفی، نقاط قوت، ضعف، انگیزه‌ها، ارزش‌ها، اهداف و در نهایت درک اینکه چگونه همه این فاکتورها می‌توانند روی افکار و رفتار فرد تاثیر بگذارند، می‌باشد. 

برای مثال اگر کودک احساس می‌کند که در مدرسه، استرس دارد و یا انگیزه کافی برای انجام کارهای خودش ندارد، ممکن است زمانی را برای بررسی اینکه چرا این احساسات را تجربه می‌کند، اختصاص دهد. کودک با هوش هیجانی بالا، می‌تواند قبل از اینکه به احساسات دیگران برچسب بزند، علت رفتار آن‌ها را درک کند. 

آموزش هوش هیجانی به کودکان

خود مدیریتی بیشتر

خودمدیریتی، توانایی تنظیم احساسات خود است. کودکان با خودآگاهی بیشتر، می‌توانند خود مدیریتی بیشتری نیز داشته باشند. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، خلق و خوی کنترل شده‌تری نیز نسبت به دیگران دارند. آن‌ها می‌توانند احساسات منفی مانند عصبانیت و استرس را تجربه کنند؛ اما خود مدیریتی در آن‌ها باعث می‌شود که بتوانند شرایط را کنترل کنند، بدون اینکه اجازه دهند استرس و عصبانیت باعث کنترل کردن رفتارها و افکار آن‌ها گردد. 

به طور مثال، افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند می‌توانند در موقعیت‌های استرس زا و تهاجمی، قبل از انجام هر اقدامی ‌صبر کنند. تصمیم به خوابیدن پس از عصبانیت در مورد یک تلفن، می‌تواند یک رفتار مناسب باشد. در این صورت، فرد می‌تواند با هوش هیجانی بالایی که دارد، به جای داشتن رفتارهای تکانشی، متفکرانه و شفاف، یک رفتار مناسب‌تر از خودش نشان دهد. 

داشتن انگیزه بالا

انگیزه دقیقا همان چیزی است که ما را به انجام عمل و کارهای مختلف ‌ترغیب می‌کند. وقتی با موانع روبرو می‌شویم، انگیزه‌هایی که داریم باعث تشویق کردن ما به سمت حرکت کردن به هدف می‌شوند. 

کودکانی که انگیزه پایینی دارند، بیشتر از دیگران ریسک گریز، مضطرب و با عجله هستند. آن‌ها انگیزه خوبی برای پیش رفتن به سمت هدف ندارند و این موضوع سبب می‌شود که احساسات منفی آن‌ها در مورد اهداف و پروژه، به دیگر اعضای گروه در مدرسه نیز منتقل شود. 

کودکانی که انگیزه موفقیت دارند، می‌توانند کارهایی را انجام دهند که به آن‌ها افتخار می‌کنند. این کودکان پیشرفت خودشان را در نظر می‌گیرند و حتی برای رسیدن به موفقیت، به خودشان فشار می‌آورند. این کودکان در آینده، برای انجام کارهای تیمی‌بسیار فوق‌العاده خواهند بود. چرا که می‌توانند ارزش‌های گروه را درک کنند و به سمت آن‌ها حرکت کنند. 

هوش هیجانی در کودکان چگونه است

داشتن یکدلی (همدلی) بیشتر

همدلی یا یکدلی، توانایی برقراری ارتباط عاطفی با دیگران و در نظر گرفتن احساسات و نگرانی‌های دیگران است. وجود همدلی در کودکان بسیار حائز اهمیت بوده و یک مهارت مهم در هوش هیجانی در کودکان به شما می‌رود. کودکانی که همدلی بیشتری دارند، می‌توانند شرایط سخت را بهتر از دیگران درک کنند و در مواقع خاص، رفتارهای خاصی را از خودشان نشان دهند. 

کودکانی که همدلی بیشتری دارند، می‌توانند بهتر از دیگران به واکنش‌ها و نیازهای دیگران دقت کنند. این کودکان در آینده، می‌توانند در محل کار دیدگاه‌ها و نقاط قوت مد نظرشان را برای حل مشکلات سازمانی، مد نظر قرار دهند.

همدلی بخش بسیار مهمی‌ از قدردانی از دیدگاه‌های مختلف برای حل مشکلات و ارائه راه‌های نوآورانه است. همدلی برای ایجاد هماهنگی در تیم بسیار ضروری به نظر می‌رسد و می‌تواند در یک محیط کاری، باعث ایجاد روحیه شاد در اعضای تیم شود. 

مدیریت بهتر روابط

یکی دیگر از مزایای داشتن هوش هیجانی در کودکان، مدیریت بهتر روابط است. مدیریت روابط، مهمترین چیز در مورد مهارت‌های بین فردی است که باعث می‌شود فرد توانایی لازم برای ایجاد اعتماد، ارتباط و احترام را میان دیگران پیدا کند. 

کودکانی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند، به غیر از اینکه قادر به مدیریت روابط دوستانه خودشان خواهند بود؛ می‌توانند در آینده نیز به عنوان مدیر یک سازمان، اعضای تیم خودشان را درک کنند و آن‌ها را راهنمایی نمایند. آن‌ها می‌توانند بازده تیم خودشان را با مدیریت رفتارها و شرایط، افزایش دهند.

انواع هوش هیجانی کودکان

بحران‌ها می‌توانند به اشکال مختلف ظاهر شوند و اغلب بدون هشدار به وقوع می‌پیوندند. شاید در موقعیت‌های مختلف، برنامه‌های اضطراری برای کنترل شرایط خاص وجود داشته باشد؛ اما چیزی که اهمیت زیادی پیدا می‌کند، مدیریت موثر بحران است که هوش هیجانی، یکی از بهترین و موثرترین راهکارهاست. 

مدیریت هوشمندانه احساسات ناشی از بحران، بسیار حائز اهمیت است. یک فرد با هوش هیجانی بالا، بهتر از دیگران می‌تواند بحران‌های مختلف زندگی (از کوچک تا بزرگ) را مدیریت کند. به طور کلی، هوش هیجانی در کودکان به 4 دسته و انواع مختلف تقسیم‌بندی می‌شود که عبارتند از:

نوع اول: هوش هیجانی از جنبه خودآگاهی

کودکان زمانی از خودشان خودآگاهی نشان می‌دهند که از احساسات و افکار خودشان، آگاه باشند. فردی که خودآگاهی خوبی دارد، می‌تواند در موقعیت‌هایی که عصبانیت به ضرر آن تمام می‌شود، عصبانیت خود را کنترل کند. 

به طور مثال، ممکن است کودک شما در مدرسه از دوست خودش درخواست کرده باشد تا چسب را برای درست کردن کاردستی گروهی، به همراه بیاورد؛ اما ناگهان متوجه می‌شود که دوستش فراموش کرده چسب را به همراه خود بیاورد. در این زمان، قطعا فرزند شما عصبانی می‌شود؛ اما اگر هوش هیجانی بالایی داشته باشد، می‌تواند با درک عصبانیت خودش، راهکار بهتری را برای حل مسئله پیدا کند. 

هوش هیجانی در کودکان ابتدایی

نوع دوم: هوش هیجانی از جنبه خود کنترلی

زمانی که کودک و یا هر فرد بزرگسالی در معرض موقعیت‌های سخت و دشوار قرار می‌گیرد، به طور ناخودآگاه مغزش در حالت جنگ و گریز تنظیم می‌شود تا بتواند به تهدیدات واقعی و درک شده، پاسخ سریع نشان دهد. این بخش از مغز، ممکن است باعث مختل کردن فعالیت بخش دیگری از مغز گردد. و حتی امکان برنامه‌ریزی و استراتژی‌های مختلف دیگر را از فرد بگیرد. 

 زمانی که کودک در وسط یک بحران است و می‌خواهد عملکرد مناسبی نیز داشته باشد، باید ابتدا بر احساسات هیجانی خودش کنترل بیشتری داشته باشد. با این کار، کودکان از نظر عاطفی منعطف‌تر می‌شوند و می‌توانند در شرایط مختلف زندگی، متعادل‌تر و موثرتر نیز باشند. 

نوع سوم: هوش هیجانی از جنبه آگاهی اجتماعی

یکی دیگر از انواع هوش هیجانی در کودکان، هوش هیجانی است که باعث آگاهی اجتماعی می‌شود. ممکن است کودکان در معرض شرایط مختلف قرار بگیرند و این شرایط برای آن‌ها کمی‌سخت و طاقت‌فرسا به نظر برسد. چون کودکان نمی‌توانند در این موقعیت‌ها، رفتارهای دیگران را درک و تحمل کنند؛ اما اگر کودک هوش هیجانی از جنبه آگاهی اجتماعی خوبی داشته باشد، می‌تواند برای حل بحران موفق‌تر باشد. چون او می‌تواند با نزد شدن به دیگران و درک احساسات و شرایط آن‌ها، بهتر با این افراد ارتباط برقرار کند. 

بدین‌ترتیب، کودک با هوش هیجانی بالا در آینده می‌تواند نسبت به حل بحران‌های کسب و کار، افراد و سیستم‌های درگیر، بسیار فوق‌العاده عمل کند. این فرد می‌تواند، بدون از دست دادن چیزی، به بهترین شکل عمل کند. 

نوع چهارم: هوش هیجانی از جنبه مدیریت روابط

زمانی که یک بحران رخ می‌دهد، مدیریت روابط بسیار ضروری‌تر به نظر می‌رسد. مدیریت روابط، توانایی الهام بخشیدن به دیگران، مدیریت تعارضات، پرورش کار گروهی و سایر شایستگی‌ها خواهد بود. همه شایستگی‌ها و توانایی هایی ذکر شده، نتیجه زمان و تلاش بیشتر و در نهایت دسترنج خودآگاهی، خودکنترلی و آگاهی اجتماعی هستند. 

ضرورت پرورش هوش هیجانی کودکان چیست؟

زمانی که احساسات بر عقل و منطق افراد غلبه پیدا می‌کنند، مردم کارهایی را انجام می‌دهند که اگر بعدا در مورد این کارها از آن‌ها سوال بپرسید، احتمالا می‌گویند که نمی‌خواستند انجام دهند. وقتی کودک خردسالی باشید، احتمالا به دلیل هوش هیجانی پایین، همیشه کارهای ناخواسته و بدون اراده را انجام می‌دهید. هوش هیجانی که نوع خودتنظیمی‌هیجانی محسوب می‌شود، می‌تواند باعث افزایش توانایی مدیریت تجربه و بیان احساسات شود. کودکان با تمرین می‌توانند ظرفیت خودشان را برای خودتنظیمی‌هیجانی، بهبود ببخشند. 

در سن 4 سالگی، اکثر کودکان می‌توانند شروع به استفاده از استراتژی‌هایی کنند که محرک‌های بیرونی و مزاحم را حذف می‌کنند. به طور مثال، این کودکان متوجه می‌شوند که می‌توانند در موقعیت‌های استرس زا، چشمان خود را ببندند و یا برای جلوگیری از شنیدن صدای فریاد و دعوا، گوش‌های خودشان را بگیرند. 

تا سن 10 سالگی، کودکان به طور مداوم از راهبردهای پیچیده‌تر برای خودتنظیمی‌و افزایش هوش هیجانی خودشان استفاده می‌کنند. این راهبردها به دو دسته مختلف تقسیم‌بندی می‌شوند:

  • راهبردهایی که سعی در حل مشکلات دارند.
  • راهبردهایی که سعی در تحمل احساسات دارند.

در برخی از اوقات، کودک سعی می‌کند که با تغییر شرایط و ایجاد برنامه‌های مختلف، یک مشکل را حل کند. در این زمان، کودک از راهبرد اول برای حل مشکلات خودش استفاده کرده است. هنگامی‌که کودکان مشکل را غیرقابل حل می‌بینند، سعی می‌کنند که آن را تحمل کنند. در این زمان از راهبرد دوم برای کنترل احساسات خودشان بهره گرفته‌اند. هر دوی این استراتژی‌ها، بخشی از هوش هیجانی به شمار می‌روند که شامل آگاهی، درک، توانایی بیان و مدیریت هیجانات خواهند بود. 

هشداردر حالی که کل جهان بر پیشرفت تحصیلی کودکان متمرکز شده است، بالا بردن هوش هیجانی در کودکان، تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. این در حالی است که طبق تحقیقات مشخص شده است که هوش هیجانی، می‌تواند تا 2 برابر مهم‌تر و موفق‌تر از IQ بالای کودکان باشد. 

کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند، بیشتر از دیگران قادر به مهار تکانه‌ها و واکنش‌های مختلفی باشند که اغلب توسط احساسات هدایت می‌شوند. طبق مطالعه‌ای که روی افراد 30 ساله انجام شده بود، مشخص شد که خودکنترلی و هوش هیجانی بالا، می‌تواند عامل قوی‌تری نسبت به IQ بالا برای موفقیت باشد و حتی قادر به پیش‌بینی وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی آن‌ها نیز بود. در واقع، افرادی که هوش هیجانی بالایی داشتند، نسبت به دیگران سالم‌تر بودند و پول بیشتری به دست می‌آورند. 

راهکارهای افزایش هوش هیجانی در کودکان

خبر خوب در مورد هوش هیجانی این است که از ابتدا و به صورت خدادادی تنظیم نشده است. این یعنی اینکه کودک شما می‌تواند با تمرین و کمک شما، هوش هیجانی خودش را توسعه دهد. حتی کودکانی که دارای قدرت یادگیری و تفکر پایین‌تری هستند نیز می‌توانند با روش‌های اصولی، هوش هیجانی خودشان را توسعه دهند. فقط ممکن است که افزایش هوش هیجانی در این نوع از کودکان، کمی‌دیرتر انجام شود. ممکن است برخی از مدارس، راهکارهای مناسبی را برای تقویت هوش هیجانی در کودکان در نظر بگیرند. شما نیز به عنوان والدین، می‌توانید کارهایی را در خانه انجام دهید که عبارتند از:

  1. صحبت کردن در مورد چالش‌ها 

از کودک خودتان بپرسید که وقتی با چیزی دست و پنجه نرم می‌کند، چه احساسی دارد. می‌توانید برای هر یک از احساسات کودکان، نامی ‌تعیین کنید. مثلا، غمگین، عصبانی، ناراحت و … سپس، از آن‌ها سوال کنید که چرا این احساسات را تجربه می‌کنند. 

روش افزایش هوش هیجانی کودکان
  1. کار کردن روی استراتژی‌ها 

ممکن است کودکان کاری متفاوت انجام دهند تا در نهایت نتیجه متفاوتی از آن بگیرند. کنترل احساسات به منظور‌اندیشیدن برای پیدا کردن راه‌حل‌ها، می‌تواند بخش بزرگی از هوش هیجانی در کودکان باشد. 

  1. به کودکان کمک کنید 

از بچه‌ها بخواهید که با شما همکاری کنند تا از افراد نیازمند با همدلی زیاد، مراقبت کنید و یا برای آن‌ها چیزی بخرید. می‌توانید از کودک خودتان درخواست کنید تا زمانی که یک ظرف سوپ برای همسایه بیمار خودتان می‌برید، همراه شما بیاید تا همدلی را درک کند. 

  1. کشف کردن نقاط قوت دیگر مرتبط با هوش هیجانی 

هوش هیجانی در کودکان، با بسیاری از نقاط قوت کلیدی دیگر، مرتبط است. سعی کنید که کودک خود را با روش‌های مناسب، برای داشتن مهارت اجتماعی و عزت نفس بیشتر توانمند کنید. تا جایی که می‌توانید، سعی کنید که نقاط قوت کودک خود را برای تقویت هوش هیجانی، در نظر بگیرید. 

  1. دقت به احساسات کودکان 

برخی از والدین به دلیل طلاق، به احساسات کودکان خودشان توجهی نمی‌کنند و ممکن است سعی کنند که آن‌ها را از بین ببرند. اگرچه حواس پرتی، عامل اصلی این مشکل است؛ اما والدین باید از این موضوع جلوگیری کنند. 

علائم هوش هیجانی در کودکان
  1. از بین نبردن احساسات منفی با تنبیه

برخی از والدین تصور می‌کنند که همه احساسات منفی باید از طریق تنبیه از بین بروند که این راهکار مناسبی برای بالا بردن هوش هیجانی کودکان نیست. 

  1. کمک کردن به کودک برای حل مشکلات 

برخی از والدین می‌توانند احساسات منفی و مثبت کودک را درک کنند؛ اما برای حل مشکلات به کودک کمک نمی‌کنند و حتی رفتارهای مناسب خودشان را با کودک، محدود می‌کنند. 

  1. مربی بودن برای کودک 

اگر به دنبال یک نقش خوب برای آموزش هوش هیجانی در کودکان هستید، برای او یک مربی باشید. والدین مربی می‌توانند به احساسات منفی کودکان، اهمیت بیشتری بدهند و حتی اجازه دهند تا کودکان این احساسات را بروز دهند. این والدین سعی می‌کنند تا قبل از برچسب زدن به احساسات، به دنبال حل مسئله باشد تا تجربه‌های عاطفی، فرصتی برای ایجاد پیوند عمیق‌تر میان کودک و مادر و پدر باشد.    

ویژگی‌های کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند

کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند، به دلیل داشتن توانایی‌های خاص برای کنترل شرایط، ویژگی‌های خاصی را از خودشان نشان می‌دهند. برای درک بهتر ویژگی‌های یک کودک دارای هوش هیجانی بالا، بیایید با یک مثال همراه شویم. ممکن است یک کودک برای حل مسئله ریاضی، تلاش زیادی بکند، اگر او دارای هوش هیجانی بالایی باشد، احتمالا رفتارهای زیر را از خودش بروز می‌دهد.  

  • او متوجه ناامیدی خودش برای حل مسئله ریاضی می‌شود. 
  • او می‌تواند به پیماد فریاد زدن یا‌انداختن کتابش روی زمین فکر کند. 
  • او به دنبال یک راه حل بهتر برای پاسخ دادن است تا توضیح دهد که چه احساسی دارد. 
  • او دوباره تلاش می‌کند تا علی رغم ناامیدی خودش، بداند که در درازمدت می‌خواهد به چه هدفی برسد. 
  • او از مادرش یا دیگر اعضای خانواده برای حل مسئله ریاضی کمک می‌گیرد. 
  • او کمی‌به خودش فشار می‌آورد تا در نهایت مسئله ریاضی خودش را حل کند، چون می‌داند که می‌خواهد به موفقیت برسد. 
  • او همواره به خودش می‌گوید که می‌تواند با سرعت کمتری پیش برود تا به موفقیت برسد. برای این کار هم چندین بار یک مسئله ریاضی را حل می‌کند. 
  • در نهایت ممکن است که کودک روز بعد، پس از پایان کلاس از معلم خودش در مورد آن مسئله ریاضی سوال کند. 

  اما اگر کودک دارای هوش هیجانی پایینی باشد، ممکن است نحوه رفتار متفاوتی داشته باشد. 

  • زمانی که از حل مسئله ریاضی ناامید می‌شود، مدادش را به زمین می‌اندازد. 
  • وقتی مادرش برای کمک به او جهت حل مسئله ریاضی نزد او می‌آید، سر مادرش فریاد می‌زند و تصور می‌کند که او فقط برای آزار دادن او آماده است. 
  • او از اتاق خودش بیرون می‌آید و دیگر برای حل مسئله، تلاش نمی‌کند.
  • روز بعد سر کلاس ریاضی به دوست خودش می‌گوید که چه مسئله احمقانه و سختی، بود! زمانی که معلم از دانش آموزان درخواست می‌کند تا تکالیف را به او تحویل دهند، او می‌گوید که آن کار را انجام نداده است و هرگز از معلم برای حل مشکل خودش در مسئله ریاضی کمک نمی‌گیرد. 

در پایان لازم است که بگوییم بهترین راهکار برای مدیریت بهتر هوش هیجانی در فرزندتان را می‌توانید از یک مشاور کودک باسابقه در این زمینه بگیرید، نظر شما درباره‌ی تاثیر هوش هیجانی بالا در کودکان چیست؟ برای ما از نظرات و تجربیات خود در قسمت نظرات بنویسید.

منابع:

understood

latrobe

gottman

kornferry

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.