اشتباهات والدین در برخورد با نوجوانان و نحوه درست رفتار با نوجوانان

 اشتباهات والدین در برخورد با نوجوانان و نحوه درست رفتار با نوجوانان

می‌خواهید بدانید در برخورد با نوجوانان چه اشتباهاتی بیشتر از والدین سر می‌زند و چطور می‌شود آن‌ها را کم کرد؟ پس با دانزی همراه باشید چون قرار است در مورد : اشتباهات والدین در برخورد با نوجوانان به طور کامل صحبت کنیم.

روابط بین ما انسان‌ها مجبورمان می‌کند که هر روزه صدها تصمیم بگیریم. پس طبیعی است که در این رابطه‌ها هرازگاهی اشتباهی از ما سر بزند؛ مخصوصا در رابطه پدر و مادر با نوجوان‌ها که پیچیدگی‌های عجیبی دارد. دراین‌میان اشتباهات رایجی هستند که والدین را به تصمیم‌گیری‌های بد سوق می‌دهند و اگر با آن‌ها آشنا باشیم می‌توانیم از خیلی از درگیری‌ها جلوگیری کنیم. 

اشتباهات رایج والدین در برخورد با نوجوانان

اغلب، اشتباهات ما دررابطه‌با نوجوان‌ها مرزهایی را نقض می‌کنند که کارشان حفظ استحکام روابط است. بعضی از اشتباهات هم از منع بچه‌ها از داشتن احساسات و تفکرات خودشان ناشی می‌شود.

۱۰ مورد از اشتباهات والدین در برخورد با نوجوانان این‌ها هستند:

۱. همدلی بیش‌ از حد با فرزند

همدلی کردن همان درک احساسات دیگران است. همدلی افراطی یا همذات‌پنداری بیش‌ازحد یعنی طوری برخورد کنیم که انگار دقیقا همان احساس دیگران را داریم. اگر در همدردی با فرزندانمان زیاده‌روی کنیم، آزادیشان را برای تجربه کردن، شکل‌دادن دیدگاه‌هایشان و حل مشکلاتشان محدود کرده‌ایم؛ گویی که مشکل آن‌ها مشکل ما است، نه مشکل خودشان.

مرز قائل نشدن میان هویت شما و فرزندتان، کار او را برای تبدیل شدن به بزرگسالی مستقل دشوار می‌کند. برای جلوگیری از همذات‌پنداری بیش‌ازحد با دلبندتان، این سوالات را از خودتان بپرسید: شباهت‌های شما و فرزندتان در چیست؟ تفاوت‌هایتان چطور؟ آیا بیش‌ازحد دغدغه مسائلی را دارید که دلبندتان را شاد یا غمگین می‌کند؟

۲. به دل گرفتن

بعضی روزها فرزندتان بنا به بدرفتاری می‌گذارد. او مثل نوجوان‌های دیگر مشغله‌های ذهنی خودش را دارد و دستخوش احساسات می‌شود. بله، در رفتار با نوجوان پرخاشگر نباید از بی‌احترامی چشم‌پوشی کنید، ولی به‌خاطر داشته باشید که فرزندتان به خودش اجازه چنین برخوردی را می‌دهد، به‌خاطر آنکه شما هیچ‌وقت محبتتان را از او دریغ نخواهید کرد و او هم این را می‌داند.

قهر والدین با نوجوانان و اینکه مسئله را به دل بگیرند، خشم و ناراحتی را بیشتر می‌کند و احتمال تصمیم‌گیری اشتباه را بالا می‌برد. پس در بحبوحه بحث‌وجدل به خودتان یادآوری کنید که کسی با شما مشکلی ندارد؛ مشکل فرزندتان با خودش است. کمی به او زمان بدهید و بعدا دوباره پیشش برگردید تا بهتر بشود صحبت کرد.

۳. پیشگویی آینده

اینکه از روی رفتار فعلی فرزندتان بخواهید آینده‌ای تیره‌وتار را برای او به تصویر بکشید، بیهوده یا حتی مضر است. به قول معروف، سیب را که بالا بیندازید، تا پایین بیاید هزار تا چرخ می‌خورد. روانشناس‌ها از نگرانی‌های این‌چنینی، مثل ترس از آنکه فرزندتان هیچ‌وقت نتواند به‌موقع به قرارهایش برسد، با عبارت «تفکر فاجعه‌ساز» یاد می‌کنند. این نوع افکار با واقعیت ارتباط چندانی ندارند، ولی شدیدا اضطراب‌زا هستند. 

بچه‌ها نیاز دارند که والدینشان به آینده آن‌ها امیدوار باشند. بسیار بهتر است به‌جای جمله‌ای مثل «تو هیچ‌وقت هیچی نمی‌شی!» بگویید: «بالاخره یک روزی متوجه قضیه می‌شوی

۴. انتظار رفتار پخته از نوجوان

به خاطر داشته باشید که در دوران نوجوانی، بچه‌ها هنوز مهارت‌های خودکنترلی و خودتنظیمی را آن‌طور که باید و شاید یاد نگرفته‌اند. شاید ما به نوجوان‌ها به چشم بزرگسالانی نگاه کنیم که به مرز پختگی رسیده‌اند، ولی درواقع بیشتر اوقات آن‌ها کودکانی هستند که در بدنی بالغ قرار گرفته‌اند. اگر حواستان به این مسئله باشد، راحت‌تر می‌توانید با داد و فریاد راه‌انداختن او کنار بیایید و خونسردیتان را حفظ کنید. 

۵. درگیر جنگ قدرت شدن

نوجوان رسما منتظر یک جرقه است تا شاخ‌وشانه بکشد و جنگ قدرت راه بیندازد؛ تا هم استقلالش را نشان بدهد و هم احساس بزرگ شدن بکند. بچه‌ها در این سن‌وسال چیزی برای ازدست‌دادن ندارند و به‌همین‌خاطر با تمام قوا وارد صحنه می‌شوند! پس بهتر است تاجای‌ممکن به فرزندتان قدرت انتخاب بدهید و از نبرد قدرت پیشگیری کنید. 

مثلا به فرزندتان می‌گویید که با شما پیش پدربزرگ و مادربزرگ بیاید تا خانوادگی شام صرف کنید، اما در عوض نخواهد توانست شب پیش دوستانش برود. کار بالا می‌گیرد. در این شرایط به‌خاطر داشته باشید که موضوع جنگ اراده‌ها است. راهی پیش پایش بگذارید: می‌تواند شام پیش شما باشد و دوستانش را آخر هفته آینده ببیند یا آنکه امروز پیش دوستانش برود، ولی آخر هفته بعدی باید در رکاب خانواده باشد.

رفتار با نوجوان ۱۵ ساله

۶. ساز مخالف زدن با همسر

بعضی پدر و مادرها سعی می‌کنند خیلی سخت‌گیر یا خیلی سهل‌انگار باشند تا خصوصیات افراطی همسرشان را خنثی کنند. اما این کار خودش بیشتر مشکل درست می‌کند. اولا شما را سر راه روابط فرزندتان با همسرتان قرار می‌دهد که باعث نقض حریم‌ها می‌شود. دیگر آنکه دست شما را در تصمیمات تربیتی می‌بندد. بچه‌ها نیاز به والدینی دارند که قاطع، محکم و درعین‌حال منطقی باشند. اگر همسرتان نمی‌تواند این‌طور باشد، شما باید بتوانید. باهم ناکامی‌هایتان در پرورش فرزندان را جبران کنید.

۷. گوش نکردن به فرزندان

گوش‌دادن یکی از ارزشمندترین کارهایی است که یک انسان می‌تواند در حق دیگری انجام بدهد. این کار نشان‌دهنده حمایت و محبت بی‌دریغ فرد است. خیلی اوقات بچه‌ها فقط می‌خواهند کسی به حرفشان گوش بدهد، اما پدر و مادر سراغ نصیحت می‌روند یا فکر می‌کنند حتما باید مشکل را حل کنند.

سکوت ابزار قدرتمندی است که می‌تواند باعث شود طرف مقابل، سفره دلش را باز کند. با گوش‌دادن می‌توانید بهتر در جریان وضعیت فعلی فرزندتان قرار بگیرید تا بتوانید توصیه‌های بهتری به او بکنید. تنها برای آن گوش ندهید که از دید فرزندتان به قضیه نگاه کنید؛ گوش بدهید تا بفهمید دیدگاه او چطور با منطقش جور درمی‌آید. با کلمات «چطور؟» و «چی؟» او را به ادامه صحبت تشویق کنید، ولی از «چرا؟» دوری کنید؛ چون ممکن است او را وارد لاک دفاعی کند. «چطور شد که نمره درس شیمی‌ات ۱۲ شد؟» با «چرا ۱۲ گرفتی؟» خیلی فرق می‌کند.

۸. انجام همه کارها

هرکاری را که برای فرزند نوجوانتان انجام می‌دهید برای یک هفته یادداشت کنید. با پایان هفته نگاهی به یادداشت‌تان بیندازید. تمام کارهایی را که فرزندتان خودش می‌تواند از پسشان بربیاید خط بزنید و دیگر انجامشان ندهید. کارهایی را هم که او توان انجام بخشی از آن‌ها را دارد دورشان دایره بکشید و همان بخش را از او بخواهید. باقی کارها را همچون گذشته خودتان انجام بدهید. این‌طوری هم حجم کارهایتان کمتر می‌شود و هم فرزندتان مستقل‌تر.

۹. عادت به دست‌انداختن

اینکه هرازگاهی سربه‌سر فرزند نوجوانتان بگذارید می‌تواند کمکش کند تا خودش را کمتر جدی بگیرد، ولی نه آن‌قدر زیاد که به رابطه‌تان آسیب بزند. نوجوان‌ها بسیار حساس هستند و حتی با آنکه ممکن است بگویند که با این شوخی‌ها مشکلی ندارند، احتمالا دارند. البته آن‌سوی قضیه هم هست: نوجوان‌ها دوست دارند سربه‌سر والدینشان بگذارند یا آن‌ها را سر کار بگذارند (زمانه بدی شده!). این برخوردها را به دل نگیرید. این یکی از کارهایی است که آن‌ها برای ایجاد هویت مستقل انجام می‌دهند. ضمنا از این فرصت می‌توانید استفاده کنید و با حاضرجوابی مودبانه و نیمه‌شوخی، یادش بدهید که دست بالای دست بسیار است.

۱۰. نقض حریم‌شخصی

در عصر دیجیتال، رعایت حریم‌شخصی بچه‌ها کمی دشوار است. بعضی‌ها می‌گویند که باید رفتار نوجوان‌ها در اینترنت را رصد کرد و اتاقشان را گشت. درآن‌سو گروهی هم با این مسئله مخالف هستند و می‌گویند باید به حریم‌شخصی نوجوانان احترام گذاشت؛ دستکم تا زمانی که مشکلی جدی پیش نیاید. 

سرک کشیدن به زندگی نوجوان حد و مرزها را ضعیف می‌کند و نارضایتی به‌همراه دارد. ضمنا این کار چندان هم نتیجه نمی‌دهد و بچه‌ها اغلب راهی برای دور زدن والدینشان پیدا می‌کنند. سرک کشیدن اعتماد را خدشه‌دار می‌کند و خیلی اوقات مشکل را بدتر می‌کند. در بسیاری از مواقع، بچه‌ها تنها مخفی‌کاری‌های خود را بیشتر می‌کنند.

البته گاهی هم باید وارد عمل شوید و بفهمید که فرزندتان مشغول چه کاری است؛ مثلا زمانی که به نظر می‌رسد می‌خواهد به خودش آسیب بزند. اما دلیل کافی برای پا گذاشتن به حریم‌شخصی او داشته باشید؛ نه صرفا به‌خاطر نگرانی. از قبل هم به او هشدار بدهید و بعد کار موردنظرتان را انجام دهید؛ مثلا بگویید که باید موبایلش را چند دقیقه به شما بدهد. این‌طوری او متوجه می‌شود شما مواظب او هستید، در عین‌ اینکه نمی‌خواهید حریمتان از بین برود. 

همه ما اشتباه می‌کنیم و خواهیم کرد. با خودتان مهربان باشید. والدین بی‌نقص وجود ندارند. 

رفتار با نوجوان ۱۳ ساله

نحوه برخورد با اشتباهات نوجوانان

واکنش ما نسبت به اشتباهات نوجوان‌ها می‌تواند بر تصمیمات آینده او تاثیر زیادی بگذارد. با رعایت ۵ مورد زیر، می‌توانید برخورد بهتری با اشتباه فرزندتان داشته باشید:

۱. قانون یک گام به عقب

«فرزندم گاهی بدجوری از کوره درمی‌رود. در چنین شرایطی به‌جای آنکه ناامید شوم، نفس عمیقی می‌کشم، در ذهنم یک گام به عقب برمی‌دارم و از دور به ماجرا نگاه می‌کنم. ویژگی‌های خوب فرزندم را به خودم یادآوری می‌کنم؛ همچنین این مسئله را که او هنوز فرصت دارد تا روی تسلط به خودش کار کند.»

۲. قانون تمرکز روی موقعیت

وقتی اشتباهی از فرزند سر می‌زند، آدم وسوسه می‌شود که مستقیما عصبانیتش را معطوف به شخصیت او بکند؛ مثلا با گفتن: «تو چقدر بی‌مسئولیتی! با خودت چه فکری کردی؟». اما به‌جای این کار، روی موقعیت تمرکز کنید؛ مثلا بگویید: «من نگران نمره فلان درس‌ات هستم. برنامه‌ات برای بالا بردنش چیه و چه کمکی از دستم برمی‌آید؟»

۳. قانون امتیاز-مسئولیت

یک قانون ساده در زمانی که فرزندتان اشتباهی می‌کند: درصورتی‌که نوجوان مسئولیت‌هایش را درست به انجام برساند، امتیازهای او حفظ می‌شود. فرضا فرزند جوانتان می‌خواهد ماشین را بردارد. پس باید با احتیاط رانندگی کند. وقتی فرزندتان اشتباهی می‌کند، به‌جای فریاد کشیدن سر او، امتیازش را لغو کنید؛ البته پیش‌ازآن مسئولیت‌ها را خوب برایش توضیح دهید.

۴. قانونِ ببین، احساس کن، یادآوری کن

در وسط معرکه، زمانی که عصبانیت بر ما چیره شده است، سعی کنید از کوره درنروید. اگر فرزندمان را آماج حملات قرار بدهیم و پای ضعف‌هایش را پیش بکشیم، جلویمان گارد می‌گیرد. سعی کنید صحنه‌ای را که می‌بینید و احساستان را برای فرزندتان توضیح دهید و قوانین را به او یادآوری کنید؛ مثلا: «می‌بینم که حرفم را گوش ندادی و رفتی مهمونی. عصبانیم! قرارمون این بود که شب‌هایی که فردایش مدرسه داری، مهمونی نروی.»

۵. قانون تمرکز روی راه‌حل

اشکالی ندارد که نشان دهیم از دست فرزندمان شاکی هستیم، اما باید در ابراز این ناراحتی بسیار مراقب باشیم. ما می‌خواهیم بچه‌ها حرف‌مان را بشنوند و درک کنند؛ پس مثلا بگویید: «کار درستی نبود و می‌دانم که این‌طور آدمی نیستی.» بعد روی راه‌حل مشکل تمرکز کنید. به‌جای نصیحت‌های طولانی درباره آنکه چرا چنین اتفاقی افتاده، به فرزندتان کمک کنید با مسئله‌ای که پیش آمده کنار بیاید.

تفاوت دوست بودن و والد بودن با فرزند نوجوان

قبلا هم گفته‌ایم که «والد» با «دوست» فرق می‌کند و نباید دوست فرزندان باشیم. اما تفاوت دوست بودن و والد بودن چیست؟

ما سرپرست و ولی فرزندانمان هستیم. با آن‌ها رابطه عاطفی داریم، ولی اگر سعی کنیم صرفا دوست آن‌ها باشیم، اقتدارمان زیر سوال می‌رود و والد بودنمان دچار ضعف می‌شود. ضمنا نوجوان می‌تواند برای خودش دوست پیدا کند، ولی نمی‌تواند پدر و مادر برای خودش دست‌وپا کند. فقط شما هستید که می‌توانید والدین او باشید.

انتظار نداشته باشید که فرزندتان بتواند دوست شما باشد. همچنین او را معتمد خود نکنید. اینکه نظر خود را درباره فامیل و همسایه‌تان یا معلم فرزندتان با او در میان بگذارید، کار درستی نیست؛ چون او در جایگاهی نیست که بتواند سنگ صبور شما باشد. اگر محرم اسرار می‌خواهید، باید دنبال کسی هم‌سن‌وسال خود باشید.

دوستان، نگاه کم‌وبیش مشابهی به زندگی دارند، اما شما و فرزندتان این‌طور نیستید. درست و نادرست از دید شما با یکدیگر فرق می‌کند؛ اولویت‌هایتان هم. شاید فکر کنید که اگر دوست فرزندتان باشید، شما را بیشتر دوست خواهد داشت، ولی اتفاقا تلاش برای جا دادن رابطه والد-فرزندی در قالب دوستی، تنش و دلخوری می‌آورد. او حتی ممکن است نخواهد دوست شما باشد.

توصیه خیلی از نوجوان‌ها علاقه چندانی به هم‌صحبتی با والدین‌شان ندارند. ضمنا استقلال‌طلبی نوجوان‌ها باعث می‌شود که نخواهند جزئیات زندگیشان را مانند قبل با پدر و مادر در میان بگذارند.

در این شرایط، بسیاری از والدین احساس می‌کنند فرزندشان آن‌ها را رها کرده است. این احساس به‌ویژه زمانی شدید است که آن‌ها صرفا دوست فرزندشان بوده باشند.

خلاصه بگوییم، دوستانه بودن رفتار با نوجوان ۱۵ ساله خیلی هم خوب است، ولی نگذارید والد بودن شما را خدشه‌دار کند. با دلبندتان رابطه‌ای مسئولانه داشته باشید؛ بزرگسالی که فرزندش را دوست دارد و درعین‌حال او را مسئول می‌داند.

پیامد اشتباهات در برخورد با فرزندان

رفتار های اشتباه والدین در برخورد با فرزندان می‌تواند چنین پیامدهایی داشته باشد:

۱. ضعف در بیان احساسات

باید به بچه‌ها یاد داد که ابراز احساساتشان و صحبت درباره آن‌ها رفتاری سالم است. اگر والدین احساس آن‌ها را نادیده بگیرند یا ابراز آن را نکوهش کنند، این تصور را در فرزندان به وجود می‌آورند که احساسات مهم نیستند و باید سرکوب شوند.

۲. نداشتن پشتکار

برای والدین سخت است که شاهد دست‌وپنجه نرم کردن فرزندانشان با مشکلات باشند، ولی بعضی جاها نباید به آن‌ها کمک کرد. شکست نیمی از موفقیت است. اگر بچه‌ها را از درس‌های شکست محروم کنیم، پشتکار و استقامت کافی را به دست نمی‌آورند.

۳. افراطی بار آوردن

اگر به فرزندتان هرچیزی را که می‌خواهد بدهید، مهارت‌های ذهنی او، مانند خودکنترلی، دچار ضعف می‌شود. سعی کنید که یاد بگیرد با تلاش می‌تواند به خواسته‌هایش برسد. برای این کار می‌شود قوانین مشخصی برای کارهایی مثل انجام تکالیف قبل از تماشای تلویزیون وضع کرد.

۴. ضعف اعتمادبه‌نفس

طبیعی است که بخواهید دلبندتان در همه‌چیز سرآمد باشد، ولی چنین چیزی ممکن نیست. زیاد فشار آوردن به او می‌تواند باعث مشکلات عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس در آینده شود. سعی کنید انتظاراتتان واقع‌گرایانه باشد.

۵. محتاط بار آوردن

کاری نکنید که فرزندتان از تجربیات تازه بترسد. او را تشویق کنید چیزهای جدید را امتحان کند. به او کمک کنید تا اولین قدم را بردارد.

۶. ضعف فکری

باید با تعیین حد و مرز و قوانین، به فرزندتان نشان دهید که شما رئیس هستید. کودکانی که قوای ذهنی قوی‌تری دارند، والدینشان اهمیت حد و حدود را درک کرده‌اند.

۷. بی‌توجهی به مراقبت از خود

سعی کنید عادات مراقبت از خود را در فرزندتان به وجود بیاورید. مثلا اگر کار خسته‌تان کرده، به او بگویید: «امروز سر کار خیلی سرم شلوغ بود. بروم با خواندن کتاب و خوردن چای، استراحتی به خودم بدهم.»

شما چه نظری درباره‌ی اشتباهات والدین در برخورد با نوجوانان دارید؟ جای کدام موضوع در این مطلب خالی‌ست؟ لطفا برای ما در قسمت نظرات بنویسید

منابع:

psychologytoday

imom

empoweringparents

cnbc

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.